Perdic | اموزش صورت گرا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	formal discipline U	اموزش صورت گرا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	armory training U	اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
	reconditioning training U	اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
	inventory U	از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
	basic unit training U	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
	advanced unit training U	اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
	computer assisted instruction U	اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
	locals U	چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
	local U	چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
	printers U	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
	printer U	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
	plastic bubble keyboard U	صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
	packet U	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
	packets U	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
	numeric U	که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
	tutorial U	اموزش
	tutorials U	اموزش
	education U	اموزش
	training U	اموزش
	instructions U	اموزش
	lore U	اموزش
	instruction U	اموزش
	learning curve U	منحنی اموزش
	program of instruction U	برنامه اموزش
	professional education U	اموزش تخصصی
	trained U	اموزش دادن
	educability U	اموزش پذیری
	curriculums U	اموزش برنامه
	educable U	اموزش پذیر
	sex education U	اموزش جنسی
	tutoring U	اموزش تک شاگردی
	higher education U	اموزش عالی
	hypnopedia U	اموزش با هیپنوتیسم
	programmed instruction U	اموزش برنامهای
	trains U	اموزش دادن
	reeducation U	باز اموزش
	religious instruction U	اموزش دینی
	general education U	اموزش عمومی
	personnel training U	اموزش کارکنان
	elementary education U	اموزش ابتدایی
	job training U	اموزش شغلی
	primary education U	اموزش ابتدایی
	mass education U	اموزش همگانی
	mass education U	اموزش جمعی
	integrated training U	اموزش توام
	military training U	اموزش نظامی
	moral education U	اموزش اخلاقی
	curriculum U	اموزش برنامه
	education center U	مرکز اموزش
	train U	اموزش دادن
	training U	اموزش دادن
	life long education U	اموزش مداوم
	informal education U	اموزش غیررسمی
	individualized instruction U	اموزش انفرادی
	remedial instruction U	اموزش ترمیمی
	voluntary training U	اموزش داوطلبانه
	computerized instruction U	اموزش کامپیوتری
	technical teaching U	اموزش فنی
	training program U	برنامه اموزش
	coeducation U	اموزش مختلط
	transfer of training U	انتقال اموزش
	training circular U	نشریه اموزش
	compulsory education U	اموزش اجباری
	basic training U	اموزش مقدماتی
	training cycle U	مرحله اموزش
	bowel training U	اموزش دفع
	formal education U	اموزش رسمی
	technical education U	اموزش فنی
	teaching machine U	ماشین اموزش
	vocational education U	اموزش حرفهای
	reward training U	اموزش با پاداش
	unit training U	اموزش یکان
	unit training U	اموزش یکانی
	school center U	مرکز اموزش
	training center U	مرکز اموزش
	concurrent training U	اموزش همزمان
	annual training U	اموزش سالیانه
	secondary education U	اموزش متوسطه
	education U	اموزش و پرورش
	barrage jamming U	تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
	educationalists U	کارشناس اموزش و پرورش
	educationalist U	کارشناس اموزش و پرورش
	pedagogically U	مطابق علم اموزش
	project method U	روش اموزش طرحی
	nonformal education U	اموزش غیر رسمی
	special education U	اموزش و پرورش استثنایی
	educationists U	متخصص اموزش و پرورش
	educationists U	کارشناس اموزش و پرورش
	educationist U	متخصص اموزش و پرورش
	educationist U	کارشناس اموزش و پرورش
	pedagogical teaching U	اموزش مطابق فن تعلیم
	pedagogical U	وابسته بعلم اموزش
	on the job training U	اموزش ضمن کار
	pedagogic U	وابسته به اموزش وپرورش
	reserve center U	مرکز اموزش احتیاط
	audio visual U	اموزش سمعی وبصری
	cbt U	اموزش بر پایه کامپیوتر
	educational U	مربوط به اموزش و پرورش
	basic combat training U	اموزش رزم مقدماتی
	army training program U	برنامه اموزش نظامی
	school U	مرکز اموزش نظامی
	schools U	مرکز اموزش نظامی
	advanced individual training U	اموزش تکمیلی انفرادی
	active duty for training U	اموزش زیر پرچم
	refresher course U	دوره اموزش یک ماهه
	refresher courses U	دوره اموزش یک ماهه
	pamphlet U	نشریه اموزش و فنی
	in serving training U	اموزش ضمن خدمت
	graduate education U	اموزش بعد از لیسانس
	audio-visual U	اموزش سمعی وبصری
	pamphlets U	نشریه اموزش و فنی
	coeducation U	اموزش وپرورش مختلط
	code training set U	دستگاه اموزش مرس
	combat development U	پیشرفت اموزش رزمی
	comparative education U	اموزش و پرورش تطبیقی
	discovery teaching method U	روش اموزش اکتشافی
	watt U	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
	watts U	واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
	discretionary U	آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
	disciplinary training center U	مرکز اموزش زندانیان نظامی
	assault courses U	میدان اموزش عملیات هجومی
	assault course U	میدان اموزش عملیات هجومی
	upbringing U	روش اموزش و پرورش بچه
	pedagogy U	فن اموزش وپرورش کودک للگی
	computer augmented learning U	بسط اموزش به کمک کامپیوتر
	beatification U	اموزش عمل تبرک کردن
	army training program U	برنامه اموزش نیروی زمینی
	toilet training U	اموزش اداب توالت رفتن
	course U	مسیر مسابقه دوره اموزش
	courses U	مسیر مسابقه دوره اموزش
	branch material curriculum U	برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
	coursed U	مسیر مسابقه دوره اموزش
	manual training U	دوره اموزش هنرهای دستی
	international council U	شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
	cai U	Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
	world conference of computer in educatio U	کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
	educable mentally retarded U	عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
	army training and evaluation program U	برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
	instruction U	راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
	rehabilitation training center U	مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
	instructions U	راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
	planit U	زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
	in house training U	برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
	catechetics U	فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
	rom U	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
	chargeable accessions U	استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
	line astern U	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
	national educational computing conferenc U	جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
	authors U	CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
	hands-on U	تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
	probation U	کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
	hands on U	تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
	dat U	سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
	technical escort U	پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
	farmgate type operations U	رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
	liberal education U	اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
	general grant U	کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
	reeducate U	دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
	unbundled U	اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
	basic U	بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
	basics U	بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
	grenade court U	میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
	combat developer U	وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
	glm U	روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
	attack teacher U	وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
	trainer U	وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
	trainers U	وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
	approach formation U	صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
	automatic programming U	روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
	computer managed instruction U	اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
	instructed U	دستور دادن اموزش دادن
	instruct U	دستور دادن اموزش دادن
	instructing U	دستور دادن اموزش دادن
	instructs U	دستور دادن اموزش دادن
	commander's manual U	ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
	education U	پرورش اموزش و پرورش
	facies U	صورت
	physiognomies U	صورت
	conformer U	هم صورت
	physiognomy U	صورت
	constellations U	صورت
	phase U	صورت
	rolled U	صورت
	conformational isomers U	هم صورت
	version U	صورت
	hues U	صورت
	providing U	در صورت
	image U	صورت
	forms U	صورت
	rolls U	صورت
	images U	صورت
	medal U	صورت
	medals U	صورت
	freckle U	لک صورت
	mazard U	صورت
	effigies U	صورت
	rosters U	صورت
	effigy U	صورت
	formed U	صورت
	roster U	صورت
	versions U	صورت